مدیریت یا سلطه گری ؟!
معنا و مفهوم قیّومیّت :
یکی از آیاتی که در میان جامعه می تواند بسیار بحث برانگیز و جنجال آمیز باشد ، آیه ی " الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ و ... [نساء / 36] مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتریهایی که خداوند ازنظر نظام اجتماع برای بعضی دیگر قرار داده است و بخاطر انفاقهائی که از اموالشان در مورد زنان می کنند 1" است .به نظر من قبل از اینکه سراغ این مبحث برویم خوب است که این باور را در خودمان به یقین صد درصد برسانیم که " خالقی که ما را آفریده و قوانینی را در کتابش برای ما عرضه کرده ، از هرگونه نقص و مشکلی مبرّا است و قوانین آورده شده صرفاً به منظور سعادت ما بندگان نازل شده است و در بین خداوند هیچ فرق و امتیازی بین بندگان وجود ندارد مگر به واسطه ی ایمان ، تقوا و عمل صالحشان " . با پذیرفتن کامل این باور حالا می توانیم کاملاً منطقی بحث کنیم و به نتیجه ی خوبی برسیم .
برای بحث درباره آیه ی " الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء " ابتدا باید معناى آن را به درستى فهمید . در این رابطه باید ابتدا درك درستى از معنی " قوام " و دایره شمول آن داشت ، تا بتوان به دلیل و فلسفه ی آن راه پی برد . بنابراین در اینجا سه نكته باید روشن شود : معنا ، گستره و حكمت آن قوام .
الف) در رابطه با معناى كلمه « قوام » آمده است : " القوام من القیام و هو اداره المعاش " ؛ یعنى ، ( قوّام) مشتق شده از « قیام » و آن به معناى اداره امور زندگى است. 2
ب ) گستره این حكم محدود به روابط خانوادگى است . به عبارت دیگر این آیه ، بیانگر برترى مطلق مرد نسبت به زن نیست و تنها مسئولیت مرد در سرپرستى كانون خانواده را بیان نموده و به دنبال آن ، به برخى از توابع این مسئولیت مانند؛ لزوم تأمین نیازهاى اقتصادى خانواده ، اشاره مىكند .
ج ) فلسفه این حكم آن است كه به طور طبیعى مرد ، توانایى بهترى براى اداره خانواده و تأمین نیازمندىهاى آن دارد . از طرف دیگر زن نیازمند محیطى امن همراه با آسایش كافى است تا در پرتو آن ، بتواند به انجام وظایف دیگرى كه در نظام آفرینش بر عهده او قرار داده شده است مانند ؛ حمل، رشد و تربیت فرزند و... بپردازد . بنابراین ریاست و مسئولیت مرد و در راستاى آن تلاش براى اداره و تأمین نیازهاى خانواده ، نه تنها امرى شرعى ؛ بلكه حقیقتى تكوینى و متناسب با نظام خلقت زن و مرد است .
تجربه نشان داده است كه زن به صورت فطرى ، جورى آفریده شده كه نیازمند تكیه نمودن بر مرد و اتكاء به مدیریت اوست . امروزه حتى زنان غربى از جابجایى مسئولیتهاى زن و مرد و پذیرش اداره زندگى و شكستن حقوق مرد در روابط خانوادگى و بىاعتنایى به مسئولیت مرد در سرپرستى و اداره كانون خانواده ، به ستوه آمدهاند .
د ) برتری هائی که خداوند برای مردان قرار داده ، می تواند دو مفهوم داشته باشد :
الف ـ برتری در توانائی کسب کمال ، جهات انسانی ، کرامت ، فهم و شعور حقائق
ب ـ برتری از جهت توانائی اداری ، اجرائی ، قدرت دفاع ، تحمل کارهای سخت و سنگین
باید دانست که برتریهای مذکور در آیه ی کریمه طبق نظر مفسرین ، برتری از جهت دوم است و این منافاتی ندارد که زن نیز در جهات دیگر برتری داشته باشد .
گاهی ممکن است زنانی در این جهات مذکور بر شوهران خود امتیاز داشته باشند ، لکن قوانین [و از جمله مدیریت خانواده] به تک تک افراد و نفرات نظر ندارد . بلکه نوع و کلی را در نظر می گیرد . و البته کارهائی هم که بعهده زن گذاشته شده بسیار مهم است و از وظایف مرد کمتر نیست .
حدود و مرزهای مدیریت مردان
باید دانست که مفهوم اصلی آیه مربوط به شوهران و همسرانشان است ، یعنی مردان در محیط زندگی خانوادگی مسئولیت سرپرستی و مدیریت خانواده را بعهده دارند وقوّامّیت و مدیریت بر زن ، تنها به مسائل زناشویی مربوط میشود كه زن باید در چهارچوب میثاق مقدّس و الهی ازدواج در برابر خواستههای مشروع شوهرش با فروتنی و خضوع ، تسلیم بوده و در غیاب وی ناموس ، مال همسرش را حفظ كند ؛ اما در خارج از مسائل زناشویی ، زن دارای استقلال و آزادیی های فردی است و مرد نمیتواند جلوی اراده ، تصرف و استقلال او را در حقوق فردی ، اجتماعی و دفاع از آنها بگیرد ؛ همانگونه كه نمیتواند او را وادارد در محیط خانه و یا بیرون از آن كار كند .
بنابراین ، این چنین نیست که بگوئیم جنس زن باید تحت سرپرستی جنس مرد قرار بگیرد و چنانکه می دانیم مردان به عنوان فرزند تحت قیّومّیت و مدیریّت والدین و از جمله مادران خود هستند و به هر مقام علمی و سیاسی که برسند ، دستورات مادر برای آنان واجب الاتباع است .
همچنین باید دانست که زن در غیر امور خانوادگی و در امور شخصی از قبیل حفظ اموال شخصی، اداره و اجرای برنامه های آن ، مراجعه به محاکم و… تحت قیّومیّت شوهر نیست [ البته در صورتی که امور مذکور با حق خانواده و شوهر، که بوسیله قرار داد ازدواج ثابت شده ] منافات و تعارض نداشته باشد.3
حدود آزادیهای فردی، اجتماعی زنان و حقوق مردان بر آنها
زن در برابر مهر و نفقه ای كه از سوی مرد دریافت میكند ، ملزم میگردد در چهارچوب مسائل زناشویی تسلیم امر وی بوده و اوامر و خواستههای قانونی او را در حد توان اجرا نماید و در غیاب او نیز حرمت حقوق وی را پاس داشته ، پاكدامنی ورزد ؛ نه بیگانهای را وارد حریم وی گرداند و نه خود را در معرض لذّ ت جوییهای بیگانگان قرار دهد . منظور از فالصالحات ، قانتات ، حافظات و... نیز همین تعبیر است ؛ بنابراین بر پایه ی آیه ی «فالصالحات» ، زنان شوهردار، باید برای خشنودی خدا و شوهرانشان لباس صلاح ، لیاقت ، شایستگی و پاكدامنی به تن نمایند . اگر صالحه باشند ، قهراً «قانته» خواهند بود.مسائل اجتماعی و شمّ اقتصادی و تلاش و کوشش برای تحصیل مال و تأمین نیازمندیهای منزل و اداره زندگی را مرد بر عهده گرفته و چون مسئول تأمین هزینه ، مرد است ، سرپرستی داخل منزل هم با او است . اما چنین نیست که مرد از این سرپرستی بخواهد مزیّتی بدست آورد ! نه ، این یک کار اجرائی است و وظیفه ، و ما باید این آیه را بصورت تبیین وظیفه تلقی کنیم نه اعطا ی مزیّت .
به تفسیر علّامه طباطبایی رحمه الله علیه ، " در مقایسه بین زن و مرد برای دو شاخص عقل و احساس باید بیان داشت که یکی بر دیگری از لحاظ عقلی برتری ندارد که بگوییم مرد عقل بیشتری از زن دارد بلکه معنی تقدم و تأخّر این دو شاخص مطرح است . یعنی در مردان به معنی عام عقل بر احساس تقدم دارد و در زنان به معنی عام احساس بر عقل تقدم دارد . "
هم در قرآن وهم در تاریخ از زنانی عاقل و مورد اعتماد که برتر از مردان درخشیده اند و به عنوان الگو ر رهرو برای جهانیان یاد شده است مصادیقی ذکر شده است .
به عنوان مثال وقتی نامه مبارک حضرت رسول ص به خسرو پرویزکه خود را خداوند زمین می دانست رسید تا نامه را باز کرد و خواند " بسم الله الرحمن الرحیم" از محمد رسول خدا به ... درجا نامه را پاره کرد .
اما وقتی نامه حضرت سلیمان (ع) به ملکه سبا ( یک خانم) رسید نامه با نام خدا آغاز شده بود او نامه را تا آخر خواند ، تفکر کرد ، مشاوران و صاحب نظران قوم خود را دعوت کرد و سپس تصمیم گرفت و کاملاً عقلانی تصمیم گرفت .
وجود مبارک و پر خیرو پرکت حضرت خدیجه (س) و برخورد کاملا عقلایی و سراسر تدبیر واندیشه ایشان با حضرت رسول (ص) و حضرت زهرا( س) و حضرت زینب (س) و حضرت ام البین و هزارن زن مؤمنه و عالم ، نشان از این دارد که مسأله را باید جور دگر تفسیر کرد . لذا باید آیه "الرجال قوامون علی النساء" را در کنار آیات دیگر قرآن قرار داد و سپس معنی و تفسیر کرد و نباید آن رابه نفع خود تبیین کرد .
تفضیل و برتری در این آیه شریفه علت است یا حکمت ؟
اگر برتریهای مرد و نفقه دادنش به زن ، به عنوان دو علت قوّامّیت او باشد ، با عدم این دو علت مرد دیگر حق ادعای سرپرستی بر زن را ندارد ؛ برای نمونه اگر از نظر تدبیر، برنامهریزی ، قدرت و سایر اموری که معمولاً در مردان یافت میشود مرد از زن خود ضعیف تر باشد یا در عمل ، زن مخارج زندگی خانواده را بر عهده داشته باشد ، مرد حق ادّعای سرپرستی و تصمیمگیری ندارد و سایر حقوق از عهده او برداشته میشود . اما اگر این دو عامل به عنوان حکمت قوّامّیت باشد ، گرچه به طور استثناء زن برتری داشته باشد یا به طور کامل کارهای معیشتی را بر عهده گیرد ، باز حق سرپرستی مرد محفوظ است .البته مرد به عنوان همسر با عهده دار بودن امور زنان و برتری امور اقتصادی در خانواده و در جامعه اسلامی معرفی می شود و زن در امور اقتصادی خانواده هیچ وظیفه ای ندارد و مالک اموال و ارث خود می باشد .
گفتنی است که بسیاری از مفسران ، آیه ی مذکور را با توجه به سیاق آیات قبل و بعد و حتی صدورآیه را به روابط زن و مرد در خانواده مربوط دانستند و بیانگر حکم مسئولیت و سرپرستی مرد در خانواده ، حمایت و حفاظت از آن ، تأمین معاش و تدبیر امور اقتصادی خانواده بوده اند و از این آیه ی مذکور حکم برتری مردان بر زنان را نمی توان استنباط کرد ، زیرا چنین برداشتی با سایر آیات قرآن که در مقام ملاکهای برتری و فضیلت انسان است ،منافات دارد .
با توجه به بررسی این آیه ، می توان به این مهم پی برد که خداوند هر قانونی را با توجه به ظرفیّت و توانایی ذاتی او قرار داده و هیچ کس بر کسی حقّ سلطه گری ندارد . والسلام
1- سورة نساء آیه 34 ترجمه ی مکارم شیرازی
2- تفسیر المیزان ،ج 4، ص 215
3- خلاصه ای از کتاب تفسیر نمونه نوشته جمعی از دانشمندان زیر نظر آیه الله مکارم شیرازی جلد 3 تفسیر آیه و کتاب زن در آیینة جلال و جمال نوشته آیه الله جوادی آملی صفحة 365 تا صفحه 369 و تفسیر المیزان نوشته علامه طباطبائی